آثار ذکر در سازندگی روحی و اخلاقی (3)
7.حکمت و علم
یکی دیگر از ثمرات ذکر، پختگی عقل و کمال و حکمت است . ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و اندیشه می شود . جان فرد شایستگی این را پیدا می کند که منعکس کننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند . این حقیقت را امیرالمؤمنین علیه السلام صریحا بیان نموده و بزرگانی هم آن را تجربه کرده اند . شیخ الرئیس ابن سینا و صدرالمتالهین تصریح دارند که گاه در یک مساله علمی و فلسفی به بن بست رسیده و قادر به حل آن نبوده اند و به ذکر و نماز پرداخته اند و مطلب برایشان آشکار شده است.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: “… و ما برح لله - عزت آلاؤه - فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم و کلمهم فی ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظة فی الابصار و الاسماع و الافئدة …" “و همواره برای خدای تعالی - که نعمتهایش بزرگ است - در هر برهه ای بعد از برهه دیگر و در دوران های نبودن پیامبران و سستی دین، بندگانی بوده اند که خداوند در اندیشه هایشان با آنان راز گفته و در عقل هایشان با آنان سخن می گفته است . اینان چراغ هدایت را به روشنایی بیداری در دیده ها و گوش ها و دل ها افروختند…” .
در شماره قبلی تعدای از آثار سازنده روحی و اخلاقی ذکر و یاد خدا را از نظر خوانندگان گرامی گذراندیم، اینک با تعدادی دیگر از این آثار سازنده، آشنا می شوید.
8. باطن بینی
در پرتو تداوم در ذکر خدا می توان دیده ملکوت بین پیدا کرد و درهای آسمان معنی را به روی خود گشود: “و فتحت لهم ابواب السماء …” . نور ذکر، باطن امور را بر ما می گشاید حتی به حقایق آخرت و جهان دیگر می توان آگاهی یافت . حضرت علی علیه السلام در خطبه ای که صفات اهل ذکر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
“گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده کننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تای وعده های خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال که هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان کنار رفته به طوری که می بینند آنچه را که دیگر مردم نمی بینند و می شنوند آنچه را که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند” (20).
9.افزایش هدایت
ذکر خدا درجات هدایت را افزایش می دهد . در سوره کهف آمده است:
“…و اذکر ربک اذا نسیت و قل عسی ان یهدین ربی لاقرب من هذا رشدا” .
“پروردگارت را یاد کن و بگو شاید خداهم مرا به چیزی که به حق و صواب نزدیکتر از این باشد، هدایت کند” . در این آیه خداوند به پیامبرش دستوری می دهد تا امت از آن استفاده کنند، می فرماید: اگر خدا را فراموش کردی به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد . معلوم می شود هر درجه ای از ذکر که هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینه ای است برای درجه بعدی و دایت بالاتر و ایمان افزون تر . “و اذکر ربک اذا نسیت …” ، یعنی اگر آن درجه عالیه را از دست دادی، باز هم به یاد خدا باش و متذکر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهتری به تو مرحمت کند
10. عدم از خودبیگانگی
یکی از موجبات عمده رکود و بی ثمری انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشی و از خودبیگانگی است . قرآن کریم تنها عامل خودفراموشی را خدافراموشی معرفی می کند که به وسیله ذکر و یاد خدا می توان از این ورطه هولناک نجات یافت:
“و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون ” .
“مانند آن افرادی مباشید که خدا را فراموش کردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند".
11. مقبولیت و پذیرش
یکی از نشانه های اینکه فرد بداند مورد رضایت خدا هست یا نه؟ این است که فرد ببیند اهل ذکر است یا نه . آنان که می بینند توفیق ذکر خدا را دارند باید مطمئن باشند که مقبول خدای تعالی و مورد عنایت او هستند تا وقتی که خداوند از بنده ای خشنود نباشد، اجازه نمی دهد نام پاکش بر دهان او جاری شود و مداومت در ذکر داشته باشد . کسانی که می بینند ذاکر خدای متعال هستند باید اطمینان داشته باشند که خدا نخست ذاکر آنها بوده است
12. کنترل قوای فکری
یکی دیگر از آثار و ثمرات ذکر، کنترل قوای فکری و حواس است . در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریج بر قوای درونی و همه ابعاد گفتاری و رفتاری وجود خود مسلط شود . یکی از ابعاد گریزپا و سرکش درون انسان قوه تفکر اوست .سرکشی این بعد را می توان در نماز به خوبی درک کرد . یکی از عوامل بسیار مؤثر در کنترل فکر، مداومت در ذکر است :
“یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا × و سبحوه بکرة و اصیلا” .
“ای مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید".
امام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل می کند:
“پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا می گفت . من همواره با او راه می رفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا می خوردم و او ذکر خدا می گفت و حتی وقتی با مردم حرف می زد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب می دیدم که زبانش به زیر گلویش می چسبد و لا اله الا الله می گوید و او پیوسته ما را جمع می کرد و بین الطلوعین بیدار نگه می داشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر می فرمود تا آفتاب طلوع کند”
بنابراین ذکر زیاد و توبه به معنای آن به تدریج انسان را توانا می کند تا تمرکز حواس کسب کند و هر لحظه به هرچه اراده کرده، بیندیشد و فکر را از سرکشی مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیاری می تواند فکر و قوای درونی را مهار کند