فاطمه دختری از بهشت
فاطمه (سلام الله عليها)؛ زهره زهرائي كه از نور عظمت الهي خلق شده و آنچنان آسمان و زمين به نور وجودش روشنائي يافته كه ملائكه به سجده افتادند و درباره عظمت آن نور، از حق تعالي سؤال كردند.
فاطمه (سلام الله عليها)؛ حوراء انسيه اي كه خداوند پيش از خلقت آدم ابوالبشر (عليه السلام) وي را از نور خويش آفريد و در زير ساق عرش خود جاي داد، و پيوسته به تسبيح و تقديس و تحليل و تمحيد حضرت حق، اشتغال داشت.
فاطمه (سلام الله عليها)؛ بزرگ بانويي كه چون خداوند، نور او و پدر و شوهرش و حسن و حسين (عليهم السلام) را آفريد، ولايتشان را بر ملائكه و ساير مخلوقات عرضه داشت، قبول كنندگانش از مقربين، و منكرينش از كافرين به حساب آمدند.
فاطمه (سلام الله عليها)؛ يگانه بانويي كه خود و پدر و شوهرش و حسن و حسين و ديگر فرزندان معصومش، در خلقت نوري، اقدم و اشرف و اعلاي بر خلقت نوري ديگران - حتي انبياء و اوصياي سلف - بوده اند و نور ايشان بر آسمانها و زمين و كوهها و… عرضه شد و همه را فرا گرفت.
فاطمه (سلام الله عليها)؛ بانوي برجسته اي كه خود و پدر و شوهرش و حسن و حسينش (عليهم السلام) در سرادق و پرده سراي عرش الهي، پيش از خلقت آدم (عليه السلام) در مقام عالين تسبيح گوي بودند، و ملائكه به تسبيح ايشان تسبيح مي گفتند.
به ایام شهادت مادر مهربان هستی ،بزرگ بانوی همه عوالم وجود که نزدیک می شوم ،دلتنگی فراق فرزندش را بیشتر احساس می کنم !جرعه محبتش را بارها چشیده ام اما باز به دامان غفلت چسبیده ام.
دلم بد جور هوای مدینه دارد !اما یاد سقیفه بنی ساعده و غصب فدک وکوچه و…آزارم می دهد به راستی واقعیت تلخی شهادت مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها)سنگین است؛
می گویند افسانه است اما کاش افسانه بود تا پدرم ضربات تازیانه و غلاف شمشیر را نمی دید!
کاش افسانه بود تا عمه زینب (س)در کربلا تنها نمی ماند!
کاش افسانه بود تا اسلاممان رنگ محمدیش را حفظ می کرد!
کاش افسانه بود تا مولایمان (عج)در پس پرده غیبت نمی ماند!
کاش افسانه بود تا …
نجمه دلسوز