سبع المثاني

سبع المثاني

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سال روز میلاد با سعادت مریم آل رسول (سلام الله علیها) مبارک

16 شهریور 1392 توسط طيبي

ذیقعده شد و بهار ایران آمد                                              در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد

در روز یکم کریمه آل رسول                                             در یازدهم شاه خراسان آمد

خجسته زاد روز بانوی آب وآیینه ،مریم آل رسول حضرت معصومه (سلام الله علیها)مبارک باد.


 نظر دهید »

در محضر صادق آل رسول (ع)

11 شهریور 1392 توسط طيبي


قالَ عليه السلام : قَضاءُ حاجَةِالْمُؤْمِنِ اءفْضَلُ مِنْ اءلْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ اءلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِ اءلْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها. اءمالى الصدوق : ص 197.
ترجمه :
فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است .
*آثار چهار گناه بر جامعه
قالَ عليه السلام : إ ذا فَشَتْ اءرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ اءرْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الْماشِيَةُ، وَ إ ذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضاءِ اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إ ذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمينَ. وسائل الشيعة : ج 8 ص 13.
ترجمه :
فرمود: هنگامى كه چهار چيز در جامعه شايع و رايج گردد، چهار نوع بلا و گرفتارى پديد آيد:
چنانچه زنا رايج گردد، زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود.
چنانچه زكات و خمسِ اموال پرداخت نشود، حيوانات اهلى نابود شود.
اگر حاكمان جامعه و قُضات، ستم و بى عدالتى نمايند، باران رحمت خداوند نمى بارد.
و اگر اهل ذمّه تقويت شوند، مشركين بر مسلمين پيروز آيند.
*برچسب زدن به برادر مومن
قالَ عليه السلام : مَنْ عابَ اءخاهُ بِعَيْبٍ فَهُوَ مِنْ اءهْلِ النّارِ. اختصاص : ص 240، بحارالا نوار: ج 75، ص 260، ح 58.
ترجمه :
فرمود: هركس برادر ايمانى خود را برچسبى بزند و او را متّهم كند، از اهل آتش خواهد بود.
*سوءاستفاده از شخصیت
قالَ عليه السلام : إ صْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ يَتَزَّيَنُ لَكَ. وسائل الشيعه : ج 11 ص 412.
ترجمه :
فرمود: با كسى دوستى و رفت و آمد كن كه موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با كسى كه مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى*كند، همدم مباش .
*سه ویژگی کمال خواهی
قالَ عليه السلام : كَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فى دينِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْديرُ فِى الْمَعيشَةِ. اءمالى طوسى : ج 2 ص 279.
ترجمه :
فرمود: شخصيّت و كمال مؤمن در سه خصلت است: آشنا بودن به مسائل و احكام دين ، صبر در مقابل شدايد و ناملايمات ، زندگى او همراه با حساب و كتاب و برنامه ريزى دقيق باشد.
*زائر خدا
قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِإ تْيانِ الْمَساجِدِ، فَإ نَّها بُيُوتُ اللّهِ فِى الاْءرْضِ، و مَنْ اءتاها مُتَطِّهِرا طَهَّرَهُ اللّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ كَتَبَ مِنْ زُوّارِهِ. وسائل الشيعة : ج 1 ص 380 ح 2.
ترجمه :
فرمود: بر شما باد به دخول در مساجد، چون كه آن ها خانه خداوند بر روى زمين است ؛ و هر كسى كه با طهارت وارد آن شود، خداوند متعال او را از گناهان تطهير مى نمايد و در زمره زيارت كنندگانش محسوب مى شوند.
*آثار قرائت قرآن از مصحف
7- قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَالْقُرْآنَ فِى الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ، وَ خُنِّفَ عَلى والِدَيْهِ وَ إ نْ كانا كافِرَيْنِ. وسائل الشيعه : ج 6 ص 204 ح 1.
ترجمه :
فرمود: هر كه قرآن شريف را از روى آن قرائت نمايد، بر روشنائى چشمش * افزوده گردد؛ و نيز گناهان پدر و مادرش سبك شود گرچه كافر باشند.
*ارزش دعا برای اموات
قالَ عليه السلام : مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إ خْوانِهِ الْمَوْتى لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ. جامع احاديث الشيعة : ج 6 ص 178 ح 78.
ترجمه :
فرمود: هركس كه در شب جمعه، براى ده نفر از دوستان مؤمن خود كه از دنيا رفته اند دعا و طلب مغفرت نمايد، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت
*راهکار تکمیل ایمان
قالَ عليه السلام : لايَكْمُلُ إ يمانُ الْعَبْدِ حَتّى تَكُونَ فيهِ أ رْبَعُ خِصالٍ: يَحْسُنُ خُلْقُهُ، وَسَيْتَخِفُّ نَفْسَهُ، وَيُمْسِكُ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَيُخْرِجَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ. امالي طوسى : ج 1 ص 125.
ترجمه :
فرمود: ايمان انسان كامل نمى*گردد مگر آنكه چهار خصلت در او باشد: اخلاقش نيكو باشد، نفس خود را سبك شمارد، كنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش حق الله ، حق الناس را بپردازد.
*آزمایش شیعه در سه جا
قالَ عليه السلام : إ مْتَحِنُوا شيعتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كَيْفَ مُحافَظَتُهُمْ عَلَيْها، وَ عِنْدَ أ سْرارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَها عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إ لى أ مْوالِهِمْ كَيْفَ مُواساتُهُمْ لاِ خْوانِهِمْ فيها. وسائل الشيعة : ج 4 ص 112.
ترجمه :
فرمود: شيعيان و دوستان ما را در سه مورد آزمايش نمائيد:
1 مواقع نماز، چگونه رعايت آن را مى نمايند.
2 اسرار يكديگر را چگونه فاش و يا نگهدارى مى كنند.
3 نسبت به اموال و ثروتشان چگونه به ديگران رسيدگى مى*كنند و حقوق خود را مى پردازند.

 

 1 نظر

شهادت امام صادق (ع) تسلیت باد

11 شهریور 1392 توسط طيبي

فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم
شیخ الائمه صادق آل پیمبرم
من آخرین امام بقیع مدینه ام
زهر جفای خصم شرر زد به سینه ام
در لحظه های آخر عمرم به زمزمه
ابراز می کنم غم دل را به فاطمه
مادر بیا و حال پریشان من ببین
از سوز زهر سینه سوزان من ببین
هنگام مرگ نام تو ذکر لبم شده
مسمومیت نه، غصه تو قاتلم شده
از یاد ماتم تو پریشان و مضطرم
مثل تو غصه دارم و هم درد حیدرم
دشمن شبانه ننگ به لوح زمانه زد
در پیش اهل خانه ام آتش به خانه زد
از درب خانه شعله آتش زبانه داشت
آن بی حیا به روی دلم داغ می گذاشت
ای وای من که هیچ زجورش ابا نکرد
از پیری و سفیدی مویم حیا نکرد
با دست بسته ام به بر کودکان من
انگار داشت از سر کین قصد جان من
در بین شعله ها به زمینم کشید و برد
مانند مرتضی به زمینم کشید و برد

 

 

 

 نظر دهید »

توصیه مهم برای رسیدن به آرامش درونی

02 شهریور 1392 توسط طيبي

1. خداوند را ستایش كنید و همواره از گناهان مختلف مخصوصاً گناهان كوچك بیم داشته باشید.
2 - به همه ی عقاید احترام بگذارید.
3 - به دیگران عشق بورزید.
4 - محیط خود را سلامت و بهداشتی نگه دارید.
5 - بینوایان را دستگیری كنید.به گدا پول ندهید . فقط او را تغذیه كنید و تنبلی را از او دور نمائید.
6 - فساد را رواج ندهید (مانند رشوه دادن وگرفتن).
7 - بینش خود را وسعت دهید واز حسادت بپرهیزید.
8 - دیگران را ببخشید وخوش رفتار باشید.
9 - یك شهروند و یك انسان نمونه باشید.
10 - درون خود را از افكار بیهوده خالی كنید. واجازه ندهید دیگران با سخنان یاوه ذهن شما را مشغول كنند.
11 - ایثار را سرلوحه قراردهید و از غیبت و دروغ بپرهیزید.

بر گرفته از سایت تبیان

 نظر دهید »

روانشناسي غذا

28 مرداد 1392 توسط طيبي

از گذشته‏هاي دور تا کنون باور نمي‏کردند که غذا مسائل رواني هم داشته باشد،
فکر مي‏کردند غذا از نظر«ويتامين‏ها» و«پروتئين» مهمّ است،
تا آنکه با گسترش مرزهاي دانش بشري، هم اکنون از نظر تجربي اثبات کرده‏اند که غذا دو چيز به انسان منتقل مي‏کند:
اوّل - انواع ويتامين ها
دوّم - صفات رواني و روحيّات
بنابر اين، گوشت و شير حيوانات همانگونه که ويتامين‏ها را به انسان منتقل مي‏کنند، صفات و روحيّات آنان نيز منتقل مي‏شود، که امامان بزرگوارِ ما عليهم السلام فرمودند:
گوشت و شير الاغ نخوريد.
و خوردن گوشت درندگان حرام است.
و رهنمود دادند که:
فرزند فقط بايد از شير مادر تغذيه شود.
حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود:
ما مِنْ لَبَنٍ يَرْضَعُ بِهِ الصَّبِيّ أعْظَمُ بَرَکَةً عَلَيْهِ مِنْ لَبَنِ اُمِّهِ
(هيچ شيري براي تغذيه کودک از شير مادرش با برکت و بهتر نيست.)
و هشدار دادند که:
لا تَسْتَرْضِعُوا الْحُمَقاء فَاِنَّ اللَّبَنَ يَغْلِبُ الطَّباع
(کودکان شما از زنان احمق شير نخورند، زيرا شير صفات و روحيّات را تغيير مي‏دهد.) [1] .
و فرمود:
اُنْظُرُوا مَنْ تُرْضِعَ اَوْلادَکُمْ فَاِنَّ الْوَلَدَ يَشُبُّ عَلَيْهِ
(بنگريد که چه کسي کودکان شما را شير مي‏دهد، زيرا کودک با همان جوان مي‏شود و رشد مي‏کند.)

پی نوشت ها:
[1] فروع کافي ج6 ص40 و 43 حديث9 و 1.

 1 نظر

بهداشت رواني

26 مرداد 1392 توسط طيبي

حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود:
چند چيز است که باعث پريشاني مي‏شود و چند چيز است که باعث توانگري مي‏گردد.
امّا آنها که موجب فقر و پريشاني مي‏شود:
1- تار عنکبوت را در خانه گذاشتن
2- در حمّام بول کردن
3- در حال جنابت چيزي خوردن
4- با چوب گز خلال کردن
5- ايستاده شانه کردن
6- خاکروبه را در خانه گذاشتن
7- قَسَمِ دروغ خوردن
8- زنا کردن
9- اظهار حرص کردن
10- خوابيدن در ميان نماز مغرب و عشاء
11- خوابيدن بعد از صبح و پيش از طلوع آفتاب
12- دروغ بسيار گفتن
13- غنا و خوانندگي را شنيدن
14- مردي را که در شب سئوال (در خواست) کند چيزي ندادن
15- خرج را زياده از اندازه کردن
16- با خويشاوندان بدي کردن
و امّا آنها که موجب توانگري و زيادتي مال مي‏شود:
1- نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با يکديگر بجا آوردن
2- بعد از نماز صبح و بعد از نماز عصر تعقيب خواندن
3- با خويشان نيکي و احسان کردن
4- داخل خانه را جاروب کردن
5- مال خود را با برادران مؤمن قسمت کردن
6- بامداد به طلب روزي رفتن
7- استغفار بسيار کردن
8- خيانت در مال مردم نکردن
9- سخن حقّ و راست گفتن
10- آنچه مؤذّن در اذان گويد از پي او گفتن
11- در بيت الخلاء سخن نگفتن
12- حِرص در طلب دنيا نداشتن
13- سپاسگذاري کردن از کسي که حقّي (نعمتي) بر او داشته باشد.
14- از قَسَمِ دروغ اجتناب کردن
15- پيش از طعام دست شستن
16- خوردن ريزه هاي غذا که در سفره مي‏ريزد. [1] .

پی نوشت ها:
[1] حلية المتّقين باب 14، فصل دهم.

 نظر دهید »

علی و تشکر از همسر

25 مرداد 1392 توسط طيبي

شکی نیست که فاطمه زهرا علیهماالسلام در خانه امیرالمؤمنین فوق‏العاده صبر و شکیبایی داشت، و با فقر مالی و عدم رفاه زندگی مدارا کرد و در برابر فشارهای سیاسی که به امیر مؤمنان وارد می‏شد، و روح زهرا علیهماالسلام را به شدت آزار می‏داد تحمل کرد! و در این میادین آن چنان امتحان داد که ملائکه را به تعجب واداشت، و تاریخ اسلام را از این حوادث تلخ شرمنده ساخت!!
فاطمه در حالی که همسر امیرالمؤمنین بود از دشمنش سیلی خورد!! و قباله فدکش پاره گشت!! و خانه امنش که ملائکه و عزرائیل بدون اجازه‏اش وارد نمی‏گشتند، مورد یورش وحشیانه قرار گرفت!! و (باب الله) منزل وی به آتش کشیده شد، و جنینی را که پیامبر محسنش نامیده بود در اثر حمله ناجوانمردانه شهید و سقط گردید!
زهرا همه این ناملایمات را در دوران شوهرداری تحمل کرد، و هرگز در مقابل علی علیه‏السلام لب به شکایت باز نکرد!! و همه را در (خزانه اسرار) نگه داشت، و روزی در پیشگاه الهی آنها را فاش خواهد کرد…زهرا برای «ولایت علی» دست و پا می‏زد و تا چهل شب به همراه علی و دو فرزندش به در خانه‏های مهاجر و انصار می‏رفت تا از آنان کمک گیرد و حق بر باد رفته ولایت را از غاصبین باز ستاند ولی نشد که نشد! [1] زهرا همان همسر با وفایی است که چون علی را به زور برای بیعت ستمگران به مسجد بردند، پیراهن رسول خدا را بر سر کرد، و دستهای حسنین را به دست گرفت، و خطاب به خلیفه دیکتاتور فرمود: می‏خواهی علی را به شهادت رسانده مرا بیوه نموده و حسنینم را یتیم بنمایی؟! و آنگاه دست علی را گرفت، و از مهلکه شیاطین نجات داد، [2] و خطاب به قبر رسول خدا گفت: «ای پدر، ای رسول خدا! بعد از تو چه مصیبت هایی را تحمل نمودیم! و ابوبکر و عمر چه فشارها و ستم‏هایی را در حق ما روا داشتند! سوگند به خدا تا عمر دارم با آنان حرف نمی‏زنم! [3] و سپس به علی علیه‏السلام وصیت کرد که آن دو بر پیکر پاک وی نماز نخوانند!» [4] زهرا با لباس وصله دار در خانه علی علیه‏السلام زندگی کرد، و در آن خانه فرش زینت و لباس ندید، و مزه لذائذ مادی را نچشید.
علی علیه‏السلام نیز متقابلا در برابر محبت‏های زهرا و تحملات و شکیبایی وی قدردانی می‏کرد، و پیوسته وجود زهرا را یکی از افتخارات خویش می‏دانست، و در محاجه و مناظره‏هایش با دشمنان، این موضوع را مورد تأکید قرار می‏داد!
علی علیه‏السلام شخصا برای خود فاطمه زهرا بارها این حقیقت را اظهار داشت، و از صبر و بردباری وی سپاسگزاری فرمود، و تا او زنده بود علی خود را نباخت،و صبر و مقاومتش را از دست نداد… ولی پس از شهادت فاطمه، گویا علی علیه‏السلام ناتوان شده بود، و صبر و قرار نداشت، و فراق فاطمه را پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از دردناکترین دردها توصیف می‏کرد،و از خدا برای خویشتن صبر و حوصله در خواست می‏نمود و بدین وسیله هم نقش فاطمه را متذکر می‏شد، و هم سپاس وی را اظهار می‏داشت!! و هنگامی که همسر با وفایش را در زیر خاک‏ها می‏گذاشت، خطاب به قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفت: «السلام علیک یا رسول‏الله، عنی وعن ابنتک النازلة فی جوارک، والسریعة اللحاق بک، قل یا رسول‏الله عن صفیتک صبری!! ورق عنها تجلدی… فلقد استرجعت الودیعة، واخذت الرهینة، اما حزنی فسرمد، و اما لیلی فمسهد…)) [5] سلام و درود من بر تو ای رسول خدا! و از دختر عزیزت که پس از رحلتت به سرعت به تو پیوست!
ای رسول خدا! در اثر مفارقت زهرا، توانم به ناتوانی و صبرم به کم صبری تبدیل گشته!! ای نجات دهنده عالم هستی! امانت تو باز پس داده شد و گروت از من گرفته شد! اما بدان که بعد از این دیگر حزن و اندوه من همیشگی است، و شب‏ها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!
این عبارات می‏رساند که فاطمه تا چه حد در زندگی و روحیه و مقاومت علی علیه‏السلام نقش اساسی داشته و امیرالمؤمنین تا چه میزان به او علاقمند بوده، و چه سان محبتهای او را فراموش ننموده است که حتی پس از مرگ و شهادت وی نیز از آن حضرت تشکر می‏نماید!!
و همچنین در این عبارات اشاره‏ای به قبر گم شده زهرا دیده می‏شود، زیرا از واژه السلام و نازلة فی جوارک (نازل شده در کنارت) استفاده می‏گردد که در کنار قبر رسول‏الله دفن شده است.و هنگام دفن زهرا یک مناجاتی هم با خدا کرد و گفت: «اللهم انی راض عن ابنة نبیک، اللهم آنهاقد اوحشت فانسها…» [6] خدایا! من از دختر پیامبر تو راضی هستم، بار الها! او از قبر می‏ترسد، پس با او انس بگیر و به وی آرامش ده.این فراز نیز می‏رساند که علی علیه‏السلام از فاطمه تشکر کرده است، و رضایت خود را از او به پیشگاه الهی اعلام نموده، و اشعار می‏دارد که: حتی فاطمه زهرا با آن عظمتش به رضایت علی نیازمند است! تا وی اعلان رضایت نموده، و در وحشت قبر زهرا توصیه نماید!!
چنانکه در صدر این حدیث مذکور از امام باقر علیه‏السلام آمده است: هیچ چیز به اندازه رضایت شوهر در سعادت ابدی زن مؤثر نیست. [7] .
پس نتیجه می‏گیریم که علی علیه‏السلام نه تنها در دوران حیات فاطمه از وی تشکر می‏کرد، بلکه بعد از این دوران نیز او را فراموش نکرد، و بارها از وی به نیکی یاد می‏فرمود…همانطوری که رسول خدا هم از زحمات و محبت‏های (خدیجه کبری) سپاسگزاری می‏کرد… [8] .
تهیه انار برای حضرت فاطمه علیه‏السلام‏
روزی امیرالمؤمنین علیه‏السلام به خانه آمد، دید که حضرت فاطمه علیه‏السلام مریض و تب‏دار افتاده است، سر خانم را به دامن گرفت و به رخسار او می‏نگریست و اشک از دیدگان مبارکش جاری بود؛ چون زهرا کمی به حال آمد، امام فرمود: چه میل داری، از من بطلب. عرض کرد: چیزی نمی‏خواهم، دوباره امام اصرار کرد؛ عرض کرد: چیزی نمی‏خواهم؛ پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از شوهرت علی علیه‏السلام هرگز خواهش چیزی مکن که مبادا خجالت بکشد؛ فرمود: به حق من، آنچه می‏خواهی بگو. عرض کرد: حالا که قسم دادی، اگر اناری باشد خوب است؛ امام از منزل بیرون آمد و جویای انار شد، عرض کردند: فصل انار گذشته لکن برای شمعون یهودی از طائف مقداری انار آورده‏اند. امام خود را به در خانه شمعون رسانید و در خانه‏اش را زد، شمعون بیرون آمد و تعجب کرد و عرض کرد: چه باعث شده که در خانه‏ام تشریف آوردید؟ حضرت فرمود: شنیده‏ام از طائف اناری برایتان آورده‏اند چنانچه از آن باقی باشد یکی را به من بفروش که برای بیمار عزیزی می‏خواهم.
عرض کرد: فدایت شوم! آنچه بود فروختم، حضرت فرمود: در خانه جستجو کن، شاید باقی مانده باشد؛ عرض کرد: اطمینان دارم که نیست؛ زوجه‏اش پشت در ایستاده بود، عرض کرد: ای شمعون! یک انار ذخیره در خانه است، آنگاه انار را به نزد امام آورد، و حضرت چهار درهم، عوض آن به شمعون دادند.شمعون گفت: قیمتش نیم درهم است، فرمود: چون عیالت انار را ذهیره کرده بقیه از برای او باشد؛ انار را برداشت و به سوی خانه رهسپار شد، در اثنای راه، ناله غریبی شنیده، و به طرف آن صدا رفت تا داخل خرابه‏ای شد، دید کوری مریض و غریب از شدت ضعف می‏نالد، حضرت در بالین او نشست و سر او را در کنار گرفت و جویای احوالش شد. عرض کرد: ای جوان صالح! از صالح! از اهل مدائن هستم و قرض فراوانی دارم، آمدم به این منطقه تا شاید امیرمؤمنان برای قرضم علاجی نماید که مریض شدم، امام فرمود: چه میل داری؟ عرض کرد: اگر انار باشد مایلم، حضرت فرمود: یک انار در این شهر بود که برای بیماری تحصیل کرده‏ام لکن تو را محروم نمی‏کنم، پس انار را دو نیم کرد و نصفی را به دهان مریض داد و نصف دیگر را برای فاطمه علیهماالسلام برداشت؛ آنگاه فرمود: چه میل داری؟ عرض کرد: اگر نصف دیگر را حسان نمایی ممنونم.
حضرت سر به زیر انداخت و به نفس خود خطاب کرد: ای علی! این مریض در خرابه غریب و تنهاست، سزاوار رعایت است، شاید خداوند به جهت فاطمه علیهماالسلام وسیله دیگری تهیه نماید. پس نصف دیگر انار را به او داد تا تمام شد؛ مریض امام را دعا کرد و امام رهسپار خانه شد، اما در این فکر که جواب فاطمه علیهماالسلام را چه بگوید.
متحیرانه آمد تا به در خانه رسید، از داخل شدن به خانه حیا می‏کرد، لذا سر از در خانه پیش برد که ببیند فاطمه علیهماالسلام خواب است یا بیدار، دید فاطمه علیهماالسلام تکیه کرده و عرق نموده ولی طبقی از انار فوق العاده نزدش است و تناول می‏کند. خوشحال، داخل خانه شد و از واقعه جویا شد؛ فاطمه علیهماالسلام عرض کرد: یا ابن‏عم! چون تشریف بردید زمانی نکشید که ناگاه در خانه را زدند؛ فضه رفت، دید شخصی است که به در خانه، طبقی انار آورده است، گفت: این طبق انار را امیرالمؤمنین برای فاطمه علیهماالسلام فرستاده است. [9] .

پی نوشت ها:
[1] شرح ابن ابی‏الحدید ج6 ص13.
[2] کافی ج8 ص237 ح320 واضعة قمیص رسول‏الله علی رأسها آخذة بیدی ابنیها….
[3] تاریخ طبری ج3 ص 210 الامامه والسیاسة ج1 ص13.
[4] ابن ابی‏الحدید در شرح نهج‏البلاغه ج6 ص 56-50.
[5] نهج‏البلاغه خ193 ص651.
[6] بحارالانوار ج103 ص 256.
[7] لا شفیع للمراة انجح عند ربها من رضا زوجها.
[8] نقل از آفتاب ولایت، ص396-393.
[9] مجالس المتقین شهید ثالث، ص_243 نقل از داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیه‏السلام، ص 66.

 3 نظر

توجه به آگاهی سیاسی مردم

25 مرداد 1392 توسط طيبي

مردی از یاران امیرالمؤمنین‏ علیه السلام در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود.
او دو طرف را می‏نگریست، از یک طرف حضرت امیرالمؤمنین علی‏ علیه السلام را می‏دید و شخصیت‏های بزرگ اسلامی را که در رکاب امام علی‏ علیه السلام شمشیر می‏زدند.
و از طرفی همسر نبی اکرم‏ صلی الله علیه وآله وسلم، عایشه را می‏دید که قرآن درباره زوجات آن حضرت می‏فرماید:
وَ اَزْواجُهُ اُمُّهاتهُم [1] .
(همسران او مادران امّتند.)
و در رکاب عایشه، طلحه را می‏دید از پیشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگهای اسلامی و مردی که به اسلام خدمتهای ارزنده ای کرده است.
و باز زبیر را می‏دید، خوش سابقه‏تر از طلحه، آنکه حتّی در روز سقیفه از جمله متحصّنین در خانه علی‏ علیه السلام بود.
این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود که یعنی چه!؟
آخر علی‏ علیه السلام و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سخت ترین دژهای اسلامند، اکنون رو در رو قرار گرفته‏اند؟ کدامیک به حقّ نزدیکترند؟ در این گیرو دار چه باید کرد؟! سرانجام محضر امیرالمؤمنین‏ علیه السلام شرفیاب شد و گفت:
اَیمکِنُ اَنْ یجْتَمِعَ زُبیرٌ وَ طَلْحَةٌ و عائِشَةٌ عَلَی باطِلٍ؟
(آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟)
شخصیت‏هایی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول اللَّه چگونه اشتباه می‏کنند و راه باطل را می‏پیمایند، آیا ممکن است؟
امام علی‏ علیه السلام در جواب او سخنی دارد که دکتر طه حسین دانشمند و نویسنده مصر می‏گوید:
«سخنی محکمتر و بالاتر از این یافت نمی‏شود. بعد از آنکه وحی خاموش شد و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است.» [2] .
فرمود:
اِنَّکَ لَمَلْبُوسٌ عَلَیکَ، اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا یعارَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِف اَهْلَهُ، وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ.
«حقیقت بر تو مشتبه شده. حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی‏شود شناخت.
این صحیح نیست که تو اوّل شخصیت‏هائی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاس‏ها بسنجی، اشخاص نباید مقیاس حقّ و باطل قرار گیرند.
این حقّ و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.»

پی نوشت ها:
[1] سوره احزاب آیه 6.
[2] علی و بنوه ص 40.

 نظر دهید »

شتاب در تربيت کودک

18 مرداد 1392 توسط طيبي

يکي ديگر از روش‏هاي تربيت، شتاب در بازسازي و آموزش و تربيت کودک است.
پدران و مادران و ديگر مربّيان تربيتي بايد در تربيت کودک شتاب کنند زيرا زمينه‏هاي يادگيري و بازپروري و تربيت در سنين کودکي بيشتر از ديگر مراحل عمر فراهم است که فرمود:
أَيْ بُنَيَّ، إِنِّي لَمَّا رَأَيْتَنِي قَدْ بَلَغْتُ سِنّاً، وَرَأَيْتُنِي أَزْدَادُ وَهْناً، بَادَرْتُ بِوَصِيَّتِي إِلَيْکَ، وَأَوْرَدْتُ خِصَالاً مِنْهَا قَبْلَ أَنْ يَعْجَلَ بِي أَجَلِي دُونَ أَنْ أُفْضِيَ إِلَيْکَ بِمَا فِي نَفْسِي، أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِي رَأْيِي کَمَا نُقِصْتُ فِي جِسْمِي، أَوْ يَسْبِقَنِي إِلَيْکَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَي وَفِتَنِ الدُّنْيَا، فَتَکُونَ کَالصَّعْبِ النَّفُورِ. وَإِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ.
فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُکَ، وَيَشْتَغِلَ لُبُّکَ، لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْيَتَهُ وَتَجْرِبَتَهُ، فَتَکُونَ قَدْ کُفِيتَ مَؤُنَةَ الطَّلَبِ، وَعُوفِيتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ، فَأَتَاکَ مِنْ ذلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِيهِ، وَاسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَيْنَا مِنْهُ.
(پسرم! هنگامي که ديدم سالياني از من گذشت، و توانايي رو به کاستي رفت،
به نوشتن وصيّت براي تو شتاب کردم،
و ارزش‏هاي اخلاقي را براي تو بر شمردم، پيش از آن که أجل فرا رسد، و رازهاي درونم را به تو منتقل نکرده باشم، و در نظرم کاهشي پديد آيد چنان که در جسمم پديد آمد،
و پيش از آن که خواهش‏ها و دگرگوني‏هاي دنيا به تو هجوم آورند، و پذيرش و اطاعت مشکل گردد،
زيرا قلب نوجوان چونان زمين کاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است که در آن پاشيده شود.
پس در تربيت تو شتاب کردم، پيش از آن که دل تو سخت شود،
و عقل تو به چيز ديگري مشغول گردد،
تا به استقبال کارهايي بروي که صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را کشيده‏اند، و تو را از تلاش و يافتن بي‏نياز ساخته‏اند،
و آن چه از تجربيّات آنها نصيب ما شد، به تو هم رسيده، و برخي از تجربيّاتي که بر ما پنهان مانده بود براي شما روشن گردد.) [1] .

پی نوشت ها:
[1] نامه 31 نهج‏البلاغه معجم‏المفهرس محمد دشتی، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:
1- کتاب رسائل: کليني (متوفاي 328 ه)
2- کتاب زواجر و مواعظ: حسن‏بن‏عبدالله‏بن‏سعيد(متوفاي قرن3 ه)
3- عقد الفريدج3ص90 و91 و143 وج3 جديد114: ابن عبد ربه مالکي (متوفاي 328 ه)
4- من لايحضره الفقيه ج4 ص392 و386: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)
5- تحف العقول ص97: 52 و99: 68 و76: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه).
اص

 1 نظر

روش بازداري کودک

15 مرداد 1392 توسط طيبي

امور تربیتی و پرورشی
عنوان :
روش بازداري کودک
براي امام علي‏ عليه السلام چند مشگ عسل به عنوان بيت المال آوردند، و چند روزي گذشت،
وقتي حضرت خواست آن را تقسيم کند، متوجّه شد که عسل يکي از مشک‏ها دست خورده است.
قنبر را فراخواند، و قاطعانه پرسيد:
چه کسي از اين مشک، عسل برداشت؟
قنبر گفت:
يکي از بچّه‏هاي شما.
امام علي‏ عليه السلام در اينجا دو کار مهمّ انجام داد که از نظر روانشناسي تربيتي، بسيار ارزشمند است:
اوّل اينکه آن کودک را نکوهش کرد.
دوّم آنکه تنها به سرزنش و نکوهش اکتفاء نکرد.
بلکه مقداري پول به قنبر داد و فرمود:
برو در بازار يک رطل از بهترين عسل خريداري کن و بياور تا بچّه‏ها بخورند.
چون سير باشند دست به مشک عسل بيت‏المال، نمي‏زنند.
يعني براي باز داري کودک، تنها تنبيه وسرکوفت کافي نيست،
بايد زمينه‏هاي مناسب براي باز داري را فراهم کرد،
وقتي در منزل عسل باشد، و کودک از آن بخورد، ديگر به مشگ عسل بيت المال دست نمي زند.
هم اکنون بسياري از پدران فقط بچه هارا سرکوفت مي‏زنند، واز عملي باز مي‏دارند،
امّا راه حلِّ مناسبي ارائه نمي‏دهند،
يک روش جايگزين معرّفي نمي‏کنند، که در سرگرداني کودکان بي‏تأثير نيست. [1] .

پی نوشت ها:
[1] کشف الغمّه ج 1 ص 234 - و - مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 107.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

حدیث موضوعی
اوقات شرعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس